منتدى محبي الألباني لعلوم السنة
حياك الله أيها الزائر الكريم

ثبتنا الله وإياك على اتباع السنة ونبذ البدع

إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاث.. منها.. علم ينتفع به

فساهم معنا في نشره مـــــــــــأجورا
منتدى محبي الألباني لعلوم السنة
حياك الله أيها الزائر الكريم

ثبتنا الله وإياك على اتباع السنة ونبذ البدع

إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاث.. منها.. علم ينتفع به

فساهم معنا في نشره مـــــــــــأجورا
منتدى محبي الألباني لعلوم السنة
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

منتدى محبي الألباني لعلوم السنة

الكتاب والسنة بفهم سلف الأمة
 
الرئيسيةأحدث الصورالتسجيلدخول
₪۩۞… من حفظ الأصــول ضمن الوصــول...§۞۩₪» ... ومن حفظ المتـــون حــاز الفنــون ... «₪۩۞§… ومن بدا بالحواشي ما حوى شيء ...۞۩₪
(¯`•._.•(..محمد بن صالح العثيمين: الألباني رجل من أهل السنة مدافع عنها، إمام في الحديث، لانعلم أن أحدا يباريه في عصرنا..)•._.•°¯)
`•.¸¸.•¯`••._.• (عبد العزيز بن باز: (ما رأيت تحت أديم السماء عالما بالحديث في العصر الحديث مثل محمد ناصر الدين الألباني ) `•.¸¸.•¯`••._.•

 

  تسريع مجازات کسي که سنت را گرامي ندارد

اذهب الى الأسفل 
كاتب الموضوعرسالة
أبوعبدالله
خادم السنة
أبوعبدالله


عدد المساهمات : 245
نقاط : 731
تاريخ التسجيل : 20/05/2011
العمر : 38

 تسريع مجازات کسي که سنت را گرامي ندارد Empty
مُساهمةموضوع: تسريع مجازات کسي که سنت را گرامي ندارد    تسريع مجازات کسي که سنت را گرامي ندارد Icon_minitimeالسبت 13 أغسطس 2011, 13:13

تسريع مجازات کسي که سنت را گرامي ندارد


· از سلمة پسر أکوع (رض) روايت شده است که مردي با دست چپ در مجلس پيامبر (ص) غذا خورد، آن حضرت فرمودند: ‚کُل بيمينکƒ «با دست راستت بخور» آن مرد هم گفت نمي‌توانم با دست راستم غذا بخورم پيامبر (ص) فرمودند :

‚لا، اِستَطَعتَ، ما مَنَعَهُ اِلاَّالِکبرُ قالَ فَما رَفعَها اِلي فيهٍƒ

« نه، مي‌تواني ولي تکبر و خودخواهيت به تو اجازه چنين کاري را نمي‌دهد ابن اکوع فرمود سپس آن مرد هرگز دست چپش را به سوي دهان بلند نکرد».[مسلم : حدیث (2021).]

· از ابوهريره (رض) روايت است که رسول الله (ص) نهي نمود از اينکه از دهنه کوزه آب نوشيده شود.[بخاری حدیث (5628،5627).] ايوب مي‌گويد به من خبر رسيد که مردي دهنه کوزه را توي دهن گرفت تا آب بخورد در آن هنگام يک مار از کوزه بيرون آمد.[ امام احمد آن را تخریج نموده: (12/66) حدیث (7153).]

· باز، از ابوهريره روايت شده است که پيامبر (ص) فرمود :

‚بَينَما رَجُلٌ يتَبَختَرُ في بُردَينِ خَسَف الله بِهِ الأَرض فَهُوَ يتَجَلجَلُ فِيها اِلي يوم القيامَهƒ

«مردي که دو جامه گرانبها به تن داشت و به آنها فخر مي‌کرد وتکبر مي‌ورزيد ناگهان خداوند او را در زمين فرو برد پس او همواره تا روز قيامت در زمين فرو مي‌رود.» در آن حال، جواني که لباس زيبائي به تن داشت به ابوهريره گفت آيا آن مردي که در زمين فرو رفت اينگونه راه مي‌رفت؟ (با يک نوع راه رفتن اداي او را در آورد». سپس آن جوان نيز طوري به زمين افتاد که نزديک بود استخوانش بشکند سپس ابوهريره با تلاوت آيه ‚اِنّا کَفَيناکَ المُستَهزِئينَƒ به آن جوان گفت بيني و دهانت بشکند اين است سزاي مسخره کنندگان.[با تخریج دارمی (ح، 437) و اصل حدیث متفق علیه است البته بدون بیان داستان جوان ح، 5789، م، 2088.] (حجر : 95)

· از عبدالرحمن بن حرمله روايت است که مردي به سوي سعيد بن مسيب (يکي از اصحاب پيامبر) آمد و مي‌خواست به سفر حج برود و از او خداحافظي نمايد (گويا در آن هنگام صداي اذان بلند شد) پس سعيد بن مسيب به آن مرد گفت بيرون مرو تا نمازت را بجاي آوري چون من از رسول خدا (ص) شنيدم که فرمودند :

‚لا يخرُجُ بَعدَ النِّداء مِنَ المَسجِدِ الاِمُنافِقٌ الاِرَجُلٌ اَخرجَتهُ حاجَهٌ وَ هُوَ يريد الّرِجُعَهَ الَي الُمَسجِدِƒ

«پس از اذان، از مسجد بيرون نخواهد رفت جز آدم منافق، مگر کسي که حاجتي داشته باشد و بعد از قضاي حاجت به مسجد بر گردد».

آن مرد، در جواب سعيد بن مسيب گفت دوستان و همسفرانم در «حره» منتظر من هستند و بايد به آنها برسم سپس از مسجد بيرون رفت، سعيد بن مسيب نيز پس از آن واقعه با اشتياق منتظر خبر او ماند تا اينکه به او خبر دادند که آن مرد از مرکبش فرو افتاده است و پايش در ناحيه ران، شکسته است.[ با تخريج عبدالرازق (ح، 1945) و دارمي (ح، 446) و لفظ از او است]

· محمد بن اسماعيل تيمي در شرح صحيح مسلم نقل مي‌کند که يکي از بدعت آفرينان هنگام شنيدن اين فرمودة پيامبر (ص) :

‚اِذا اِستيقظَ اَحَدُکُم مِن نَومِه فَلا يغمِسَ يدَهُ فِي الاِناءِ، حَتي يغسَلِها فَاِنَّهُ لا يدري اَينَ باتَت يدُهُƒ2

«اگر يکي از شما از خواب بيدار شد پس تا دستهايش را نشسته، دست را در ظرف غذا فرو نبرد چون نمي‌داند در هنگام خواب دستهايش را چکار کرده است».

آن فرد در جواب گفت من مي‌دانم دستهايش کجا بوده‌اند، و با تمسخر گفت دستهايش توي رختخواب بوده‌اند، اين فرد مبتدع و مسخره کننده (که کلام پيامبر (ص) را به مسخريه گرفته بود) روز بعد در حالي از خواب بيدار شد که دستهايش تا آرنج در شرمگاهش فرو رفته بود. محمد بن اسمعيل تيمي مي‌گويد پس بايد انسان از خدا بترسد و از توهين و استهزاء به سنت پيامبر پرهيز کند و ببينيد که آن مرد چگونه سزاي عمل شوم خود را چشيد.

· از ابو يحيي سازجي نقل شده است که گفت در کوچه‌هاي بصره به سوي منزل بعضي از روايت کنندگان حديث مي‌رفتيم و براي زودتر رسيدن کمي شتاب گرفتيم و مردي که در ديانت مورد اتهام بود ما را همراهي مي‌کرد و از سر استهزاء به ما گفت بالهاي ملائکه را نشکنيد و پاهايتان را از روي بال ملائک برداريد، ديري نگذشت که هر دو پايش خشک شد و بر زمين افتاد[ذم الکلام و اهله (4/369) رقم (1232) و بستان العارفين نووي صفحه 92.]. امام نووي رحمه الله از حافظ عبدالحافظ نقل کرده است که سند اين حکايت بغايت مستحکم مي‌باشد چون روايت کنندگان آن تماماً أئمة اعلام بوده‌اند.

· در همين مناسبت قاضي ابو طيب نقل مي‌کند که در مجلس در جامع منصور (در بغداد) نشسته بوديم که جواني خراساني به مجلس ما وارد شد و سوالي مطرح کرد و دليل مطالبه نمود، پس به حديثي که ابوهريره روايت کرده بود جواب داده شد و آن جوان که حنفي مذهب هم بود گفت: حديث ابوهريره قابل قبول نيست، هنوز کلامش را تمام نکرده بود که مار بزرگي از سقف مسجد روي سرش افتاد و مردم از ديدن آن مار به وحشت افتادند و آن جوان فرار کرد در حاليکه آن مار او را دنبال مي‌کرد. تا اينکه به وي گفته شد توبه کن از جسارتيکه به ابوهريره نمودي و آن جوان در حال توبه کرد و آن مار نيز بلافاصله غيب شد. و هيچ کس اثري از آن نيافت. ذهبي در مورد اين واقعه گفته است راويان اين حکايت از پيشوايان روايت حديث هستند.[ سير اعلام النبلاء (2/618) و بدايه و نهايه (16/199).]

· قطب الدين يونيني گفته است: در نواحي بُصري مردي زندگي مي‌کرد ابو سلامه نام داشت بسيار درشت خو و اهل جدل بود، در مجلسي که او هم حضور داشت در مورد سواک و فضائل آن سخن به ميان آمد، آن مرد هم در کمال بي‌ادبي گفت به خدا سوگند سواک را جز به شرمگاه نمي‌زنم پس سواکي را گرفت و در مقعد فرو کرد نه ماه از آن قضيه سپري شد و آن مرد از درد شکم و شرمگاه به ستوه آمد (گويا حامله شده بود) و ديري نگذشت که وضع حمل نمود و فرزندي را که شبيه موش صحرائي بود به دنيا آورد، که سري همچون سر ماهي و دمي همچون دم خرگوش داشت و پس از تولد سه بار جيغ کشيد و دختر آن مرد بلافاصله آن حيوان را نابود کرد و آن مرد نيز فقط دو روز پس از وضع حمل زنده ماند و در روز سوم فوت نمود. و همواره مي‌گفت اين حيوان مرا کشت و روده‌هاي مرا قطعه قطعه کرد.
اين واقعه را بسياري از انسانها از جمله خطباي آن ناحيه به چشم خود ديدند که بعضي از آنها آن حيوان را نيز به چشم خود در قيد حيات ديدند و بعضي ديگر آن حيوان را بعد از مردن مشاهده کردند.[البدايه و النهايه، حوادث 665 هجري.]
الرجوع الى أعلى الصفحة اذهب الى الأسفل
https://mo7ebinalalbani.yoo7.com
 
تسريع مجازات کسي که سنت را گرامي ندارد
الرجوع الى أعلى الصفحة 
صفحة 1 من اصل 1
 مواضيع مماثلة
-
» تسريع مجازات کسي که سنت را گرامي ندارد

صلاحيات هذا المنتدى:لاتستطيع الرد على المواضيع في هذا المنتدى
منتدى محبي الألباني لعلوم السنة :: منتدى محبي الألباني / القسم الفارسي :: سنت هاي رسـول الله صلى الله عليه وسلم-
انتقل الى: