أبوعبدالله خادم السنة
عدد المساهمات : 245 نقاط : 731 تاريخ التسجيل : 20/05/2011 العمر : 38
| موضوع: تاريخ فرض شدن نماز و اهميت آن در حيات شخصى و اجتماعى الأحد 14 أغسطس 2011, 23:46 | |
| تاريخ فرض شدن نماز و اهميت آن در حيات شخصى و اجتماعى
اهل سيرت بر اين اند, كه نماز درشب معراج رسول اكرم – صلى الله عليه وسلم – به نزد پروردگار فرض گرديده است. تاريخ آن را تقريبا پنج سال قبل از هجرت مى گويند, كه اين به بيست وهفتم ماه رمضان سال616 ميلادي:يعنى به سال هشتم آشكار شدن نبوت محمد – (صلى الله عليه و سلم) – برابرمى آيد. حكمت در فرضيت بودن نمازاين است,كه علاقة بنده را با پروردگارش مستحكم مى كند و او بسبب ادا كردن نماز خالق مهربانش را شكر سپاس مى گويد. اين عمل سبب راضايت پروردگار شده او تعالى اين بندة شگر گذارش را از نعمتهاى دنيوى و اخرويش بهرور مى سازد.
در نتيجه بنده سعادت مندى دو عالم را نايل گرديده از بد بختى دنيا و آخرت رهاى مى يابد. الله سبحانه و تعالى مى فرمايد:( لإن شكرتم لأزيدنكم و لإن كفرتم إن عذابي لشديد) يعنى اگر شكر گذار گرديديد البته نعمتهايم را به شما افزون خواهم كرد. و اگر ناسپاسى كرديد پس بدانيد عذاب من بسيار سخت مى باشد). اما آن منفعتهاى شخصى, كه نماز گذار به سبب خواندن نماز كسب مى كند اين است, كه اگر آن را با اخلاص بخواند هميشه در بالاى خود الله سبحانه وتعالى را نظارت كننده مى بيند. در نتيجه خوف مى برد, كه به كار نارواى دست بزند ولجام نفس سركش را به جانب كارهاى خير مى گرداند از جانب خود الله تعالى او را براى انجام دادن كارهاى نيك قوت مى دهد و براه راست هدايتش مى كند. چنانى او تعالى مى فرمايد: ( وأقم الصلاة إن الصلاة تنهى عن الفحشاء والمنكر) ( العنكبوت: 45) يعنى:و برپا ب دار نماز را! بدرستى نماز از كارهاى بى حيايى وناپسند منع مى نمايد)
در بعضى روايتها باسند مرفوع وموقوف چنين آمده است: ( من لم تنهه صلاته عن الفحشاء والمنكر لم تزده من الله إلا بعدا وفي رواية فلا صلاة له ( رواه الطبراني وغيره مر فوعا وموقوفا) هركه را نمازش از كارهاى بى حيايى و ناپسند منع ننمايد او را از الله تعالى به جز دورى ديگر چيزى نتيجه نباشد. ودر روايتى چنين آمده, كه نمازش درست نشود. چون مسلمان عاقل و مخلص هميشه مى كوشد تا هيچ كار بدى را انجام ندهد تا نمازش نزد خداوند نامقبول نشود. زيرا او خوب مى داند, كه الله تعالى نماز راسبب نجات او گردانيده است وگر نه الله تعالى هيچ احتياجى به نماز وى ندارد. خواندن نماز چيزى را در ذات وصفات الله تعالى زياد نه كند و نخواندنش چيزى را از او كم نكند. اما فايده هاى اجتماعى نماز بسيار بزرگ اند. آن جامعة, كه افراد آن واقعا نماز گذار باشند هرگز به كارهاى بد دست نزنند. درچنين جامعه فضاى دوستى ومحبت واتحاد و برادرى حكم فرما خواهد بود, وافراد آن در امنيت و بركت حيات بسر خواهند برد.
چون همگى در صف نماز استاده مى شوند آن صفى است, كه شاه و گدا در يك قطار مى استند و هرروز چند مراتبه همديگررا مى بينند و از احوال همديگر باخبر مى شوند.آنچنان كه گفتيم يك شمه اى از منفعتهاى بزرگ نماز در اين عالم فانى است، اما در موضوع منفعتهاى اخروى آن ان شاالله سخن خواهيم راند.
| |
|